(http://bayanbox.ir/id/1952826009920899706?view)

آخرین مطالب
۰۵ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۴:۰۴

لطیفه

مردی لاف زن ادعا می کرد که در ده ما کوه بزرگی است که وقتی فریاد می زنیم : خواجه ، کوه هم خواجه را صدا می زند و می گوید : خواجه ...  خواجه ... دیگری گفت : این که چیزی نیست ، در ده ما کوه بزرگتری هست که وقتی فریاد می زنیم : خواجه ، کوه می پرسد : کدام خواجه!

روزی شخصی به شتاب تمام راه می رفت پرسیدند ، با این شتاب کجامی روی؟گفت می روم تا از دعوای دو نفر جلوگیری کنم . گفتند کدام دو نفر ؟ گفت : خودم و آن کسی که دارد دنبال من می دود.


روزی داروغه ای ظالمی او را گفت: مرا تا چند روز دیگر به شهر دیگری خواهند فرستاد ، اینک از همه خداحافظی می کنم . او گفت : این مصیبتی است عظیم . گفت برای شما؟ گفت نه ، برای آن "شهر دیگر"

یارو برق خونشون رفته بود ، بر می داره میره در خونه یارو شماره 2 میگه میشه یه کم برق به ما قرض بدید؟ دومی میگه : دیونه لااقل یه ظرف پلاستیکی می آوردی که برق نگیرتت.


طرف یه تیکه آشغال می پره  تو چشمش . می ره جلوی آینه  تو چشش فوت میکنه. یارو بهش میگه دیوونه تو فوت نکن بذار اون فوت کنه!


یارو پارچه می بره خیاطی می گه ببخشید اینو واسم بدوز،فردا نیام بگی سوزنم شکست چرخم خراب شد حال نداشتم ، برق نبود اصلا  بده من نمی خوام بدوزی.


از یارو می پرسن دگرگونی یعنی چی؟ میگه یعنی این گونی نه ، یه گونی دیگه.



یارو دستش شکسته بوده، میره دکتر، دستشو گچ می گیرن.
یارو از دکتر می پرسه: آقای دکتر! بعد از اینکه گچ دستمو باز کنم آیا می تونم سنتور بزنم؟
دکتر می گه: البته، حتماً.
یارو می گه: چه عالی! چون قبلاً نمی تونستم



اولی : من خواب دیدم به مسافرت رفته ام.
دومی : من هم خواب دیدم یک عالمه غذای خوشمزه میخورم.
اولی : چرا مرا دعوت نکردی تا با هم بخوریم؟
دومی : اتفاقا میخواستم دعوتت کنم ، اما گفتند به مسافرت رفته ای!


یارور پدرش مریضه میشه :زنگ میزنن آمبولانس میاد،خانوادگی سوار آمبولانس میشن!دکتر میگه مریض کیه؟ یارو میگه پشت سرمون دارن با نیسان میارنش!

دو نفر با هم شریکی شتری خریدند. دو سومش را یکی داد و یک سومش را دیگری. اتفاقاً سیل آمد و شتر را با بارش برد و اختلاف پیدا شد و پیش حاکم رفتند.

حاکم به آن ها گفت: کدامیک سهم بیشتری دارید؟

مرد اول گفت: من.

حاکم گفت: چون تو سهم بیشتری داری سهم تو بر شتر سنگینی کرده و شتر را غرق کرده پس باید سهم طرف دیگر را بدهی.


موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۳/۰۲/۰۵
شهدای آستان قدس رضوی

نظرات  (۱)

سلام به شما دوست عزیز!

با "حکایت خوک و گاو" به روزیم

نظر یادت نره ها!

با آرزوی موفقیت برای شما دوست عزیز!

پاسخ:
سلام ممنون
ولی متوجه نشدم "با "حکایت خوک و گاو" به روزیم "؟
یعنی قدیمیه؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی